عشق من نفس من نرگس من
کاش بودی تا دلم تنها نبودتا اسیر غصه ی فردا نبود
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق من نفس من نرگس من و آدرس narghes1ehsan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پشت سکوت تو دلتنگی و غم است می دانم

این جمله برای وصف تو کم است می دانم

خود را کنار کشیده ای تا من گذر کنم

این خصلت فرشته ، نه یک آدم است می دانم 

 

این روشن است که برای ریشه رفته ای دیگر

پس زندگی برای من مبهم است می دانم

 

دیگر تمام معادله های بودنم گنگ اند 

بی تو اتاق فکر من گیج و درهم است می دانم 

لق می زنند چرخ های ارابه  شادی 

شالوده های حسرت و درد محکم است  می
دانم

ای کاش نوشداروی خواهشم افاقه ای میکرد 

سهراب قصه  روی دست رستم است می دانم

گفتی که باز می گردی وقت  چیدن گندم 

آن وعده ها ی سر خرمنت، مرهم است می دانم 

قلبم دوباره آتش بگیرد و آتشکده شود

عشقت برای من عشق  خاتم است می دانی

قدر زلال جاری باران را نفهمیدم

امروز که قحطی آب و شبنم است می دانم

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 14:38 ] [ احسان ]

 

 

ای کشتی به هم شکسته کجا می بری مرا؟
قلبم ز غم شکسته، کجا می بری مرا؟
عکس عاشقانه
دست پر از محبت و پر عشق و بی غشم
انگار از ستم شکسته، کجا می بری مرا؟
آن ماه بی نظیرم و آن تاج افسرم
انگار بر سرم شکسته، کجا می بری مرا؟
حالا که هر چه پل ز محبت بنا زدم
پشت سرم شکسته، کجا می بری مرا؟
حالا که جز دل دیوانه اوی سنگدل
قول و قسم شکسته، کجا می بری مرا؟
ای آرزوی خفته به بالین هر شبم!
گهواره ام شکسته، کجا می بری مرا؟
سیلاب اشک! همدم شبهای تار من!
قایقچه ی دلم شکسته کجا میبری مرا


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:47 ] [ احسان ]

چه احساس غریبی ، خوار بودن
به یادش تا سحر ، بیدار بودن
گهی نالم از این رنج جدائی
نگاهم بر ره و بیمار بودن
پریشانم زین عشق جگر سوز
چنین در حسرت دیدار بودن
گهی فریاد بر ارم از ته دل
شود روزی کنار یار بودن ...

(ادامه شعر)



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:20 ] [ احسان ]

يادش بخير روزگار شاد و پر خاطره هيجان انگيز و زيبايی بود. روزگاری که هر آنچه انجام می داديم سرزنش نمی شديم و اشتباه هايمان را به پای کودکی مان می گذاشتند. روزگاری که دوستی و محبت را تنها در لبخندها می يافتيم و کدورت هايمان پس از چند ثانيه به لبخند های شيرين مبدل می شد آن روزها فقط مهربانی را می شناختيم و غنچه های مهر و عاطفه بود که همواره در قلبهای پاک و کوچکمان ريشه دوانده بود. روزگاری که با دورويی حسادت و انتقام بيگانه بوديم و دلهايمان لبريز از يکرنگی و عطوفت بود. کينه می ترسيد حتی برای لحظه ای ميهمان قلبهايمان بشود. اما افسوس افسوس که به سرعت باد سپری شدند روزهای شيرين کودکی را می گويم روزهايی که با تمام شيرينی و زيبايی و با تمام خاطرات جالب و فراموش نشدنی در غبار زمان محو شدند.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:14 ] [ احسان ]
بوسه مگر چیست فشار دو لب

این که گناه نیست چه روز و چه شب

آن بوسه و تخدیر مرا می کشد آخر

این بازی تقدیر مرا می کشد آخر

دیدی چه جدا شد دلم از سیب بهشتت؟

این جبر زمینگیر مرا می کشد آخر

قابی ست دو چشمت به افق زار نگاهم

باز آیی تصویر مرا می کشد آخر

گفتی که به من می رسی و بوسه دیگر...

آه این تب لب گیر مرا می کشد آخر

سوسوی امیدی...نکند؟

                                 نه ،که همانست:

شبها که به تسخیر مرا می کشد آخر

هم سوخت و هم ساخت دلم با غم و این درد

!چه زود و یا دیر مرا می کشد آخر



 

 

__________________
میروم تا دره میخانه کمی مست کنم
جرعه بالا بزنم انچه نباید بکنم
انقدر مست کنم که اندوه جهانم برود
استکان روی لبم باشد و جانم برود
برود هر که دلش خواست شکایت بکند
شهر باید به من الکلی عادت بکند
l.o.v.e. {147}.jpg

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:5 ] [ احسان ]

  این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند

   وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد

      وقتی تو می رنجی او می بخشد...


    این قلب کار خودش را می کند

    نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت

      نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:52 ] [ احسان ]

گل من : گل نرگس
قصه هر شب من
دیگه وقت رفتن
قصتو از نو بگو
گل من گل نرگس
عشق یک دلبر من
باید از بخت تو گفت
از گل و غصه و خون
از کسانی که مدام
می رسند پای خدا
گل من : گل نرگس
غصه هر شب من
چشای خیسو بشور
خاطراتیست ز دلم
گل من : گل نرگس
گفته بودی بی خبر
می رسی اما چه سود
وقت گفتن خبر
قصه گو هم رفته بود
دل من ای د ل من
بذار از دستت بدم
می خوام آواره بشم
گل من : گل نرگس
بی دل و همت من
می گریز م ز دلم
وقت افتادن توست
می گریزم ز خودم
گل من :نرگس من


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:48 ] [ احسان ]

 

عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب
از گـریـه هـای هـرشبـه ام روی رختـخواب

ده سال مـی شود کـه بـرایـم غـریبـه ای

ده سال مـی شود کـه خـرابـم...فقـط خـراب

شایـد تـو هـم شبیـه دلـم درد می کشی

شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب

از مـن چـه دیـده ای کـه رهـایـم نمی کنـی؟

جـز بیقـراری و غـم و انـدوه و اعتصـاب؟

جــز فکـرهـای منفـی و تصمیـم هـای بـد

جـز قـرصهـای صـورتـی ضـد اضطـراب؟

اصـلا تـو بـهترین بشـری!!مـن بـدم بـدم!

بگـذار تـا فرو بـروم تــــوی منــجلاب

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:46 ] [ احسان ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ رو فقط واسه عشقم نرگس ساختم
آرشيو مطالب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content